پروژه های کلید در دست

ویژگی ها و مزایای پروژه های کلید در دست

با وقوع انقلاب صنعتی دوم در انتهای سده نوزدهم میلادی، واحدهای صنعتی جدید بسیاری با سرعت بالایی ساخته شدند و به بهره برداری رسیدند. در ادامه گروهی از فعالان بخش های عمرانی صنعت، واحدهای مشاوره و سپس عملیاتی را ایجاد کردند تا در فرایندهای عمرانی به دیگر شرکت ها کمک کند. دلیل اصلی این نکته عدم آشنایی همه شرکت ها با مسائل عمرانی و از طرف دیگر اشباع بودن توان اجرایی آن ها بود و همین نکته سرآغاز ایجاد قرارداد های نوینی در عرصه صنعتی شد. در محدوده این قراردادها فعالیت هایی چون طراحی، مشاوره، نظارت، خرید، ساخت، بهره برداری و … وجود داشت. در واقع شرکت های بزرگ تنها به مسائل نظارتی و مدیریتی می پرداختند و عملیات اجرایی را به پیمانکاران خود واگذار می کردند. این کار تا جایی پیشرفت که امروزه کارفرمای یک پروژه تنها با چرخاندن یک کلید، بهره برداری از واحد صنعتی خود را آغاز می کند و کوچکترین دغدغه ای را در فرایندهای طراحی تا ساخت، متوجه خود نمی کند. نام این قراردادها پروژه های کلید در دست یا Turnkey Project است و در این بخش با ویژگی های آن ها بیشتر آشنا خواهیم شد.

پروژه های کلید در دست

در پروژه های کلید در دست مسئولیت طراحی و ساخت کاملا برعهده پیمانکار است و کارفرما کمترین درگیری را در فرایند طراحی و احداث دارد. از طرف دیگر هزینه و زمان طراحی و اجرا نیز در این قراردادها کمتر از دیگر روش ها است. در این روش برگزاری مناقصه و تهیه اسناد فنی که به خوبی شرح نیازهای فنی، زمانی، اقتصادی و حقوقی پروژه را مشخص کند، اهمیت بسیار بالایی دارد. از جمله مهمترین نکاتی که می تواند تجربه موفقی را در اجرای پروژه های کلید در دست برای کارفرمایان ایجاد کند، انتخاب پیمانکاری است که بخش مهمی از زنجیره ارزش پروژه مورد نظر را در اختیار داشته باشد. منظور از زنجیره ارزش کلیه مزیت های نسبی است که در بخش های مختلف یک پیمانکار نسبت به رقبای خود دارد. برای مثال در مورد احداث یک واحد تولیدی مزیت یک پیمانکار در اختیار داشتن فناوری تولید تجهیزات خط تولید واحد مورد نظر است و ممکن است پیمانکار دیگری شبکه ارتباطی خوبی با تولید کنندگان تجهیزات خط تولید داشته باشد.

گرچه در ابتدا روش کلید در دست برای انجام پروژه های عمرانی و سپس نفتی به کار گرفته شد، اما امروزه این روش در تمامی بخش های تجاری و صنعتی قابلیت اجرا دارد. تنها نکته ای که در این زمینه وجود دارد انتخاب پیمانکاری است که توانایی ارائه خدمات طراحی، و حتی قبل تر از آن خدمات امکان سنجی و توجیه پذیری طرح، خدمات بازرگانی و خرید، خدمات مهندسی و اجرا و در انتها خدمات بهره برداری و نظارت را داشته باشد.

تعریف شرکت هلدینگ

هلدینگ به چه ساختاری می گویند و چه کمکی می تواند به شرکت ها کند؟

تعریف شرکت هلدینگ

اگر اهداف غیر حرفه ای، غیر اخلاقی و نامشروع، مانند فرار مالیاتی، پولشویی، اخذ تسهیلات و … را در نظر نگیریم و فضای تجارت و کسب و کار را مدینه فاضله فرض کنیم، می توان گفت مهمترین مزیت و هدف از ایجاد هلدینگ ها و قرار گرفتن چند شرکت در یک هلدینگ، نگاه کلان به فعالیت شرکت ها، تسهیم هوشمند و هدفمند منابع، نگاه سیستمی و استراتژیک به اهداف شرکت های موجود در هلدینگ است. این بخش در مورد ویژگی های هلدینگ ها و تفاوت آن ها با دیگر ساختار ها صحبت خواهد کرد.

تاریخچه پیدایش شرکت های هلدینگ به گسترش شرکت های سرمایه گذاری بر می گردد. شرکت های سرمایه گذاری با آنالیز محیط کسب و کار به دنبال خرید سهام شرکت های مختلف به منظور کسب سود بیشتر و ایجاد سبد سرمایه گذاری با ریسک متعادل هستند. اما هدف هلدینگ ها از خرید سهام شرکت ها، یا تاسیس شرکت های جدید، علاوه بر کسب سود، مشارکت در امور مدیریتی شرکت ها نیز می باشد. این نکته مهمترین تمایز ساختارهای هلدینگی در مقایسه با سایر ساختارهای مدیریتی چند شرکتی است. هلدینگ ها با تبیین استراتژی عملکرد شرکت های زیر نظر خود، به توسعه صنعتی نیز نیم نگاهی دارند و تلاش می کنند با اختصاص منابع بهینه به شرکت ها زنجیره ارزش محصولات مختلف را کامل کنند.

یکی دیگر از مهمترین اهداف تاسیس هلدینگ ها متمرکز کردن بخش های مشترک شرکت های زیر نظر یک بدنه ستادی است. برای مثال واحدهایی مانند فناوری اطلاعات، پشتیبانی و تدارکات، بخش هایی از واحد مالی و تولید و … می توانند به صورت متمرکز در یک محل به چندین شرکت از یک گروه سرویس دهی کنند. حتی امروزه هلدینگ های بزرگ به منظور جلوگیری از موازی کاری و استفاده از تجارب مشترک موجود در شرکت های زیر نظر خود، برخی از واحدهای تخصصی مانند بازرگانی خرید را نیز به صورت مشترک برای چندین شرکت در نظر می گیرند و در واقع یک شرکت حرفه ای و کاملا تخصصی در زمینه تامین عهده دار خرید تمامی کالاهای مورد نیاز شرکت های هلدینگ می شود.

لازم به ذکر است که با ایجاد تنوع در فعالیت های یک شرکت، آن شرکت لزوما به هلدینگ تبدیل نمی شود. در چنین حالت هایی به منظور ایجاد چابکی در پروژه های جدید، پروژه ها در قالب شرکت هایی با شخصیت حقوقی مستقل از شرکت مادر اجرا می شوند و مقدمه ای برای ایجاد هلدینگ فراهم می شود. امروزه هلدینگ های مدیریتی نیز توسعه پیدا کرده اند. رسالت اصلی این هلدینگ ها خرید شرکت هایی است که با مشکلات اجرایی و مدیریتی روزمره خود دست و پنجه نرم می کنند و به دلایل مختلف نتوانسته اند جایگاه مناسبی در فضای کسب و کار پیدا کنند. در چنین حالت هایی هلدینگ های مدیریتی با خرید سهام این شرکت ها، دست به اصلاحات گسترده مدیریتی و ساختاری می زنند و با رونق گرفتن شرکت مذکور، مجددا سهام آن را واگذار می کنند.

در حقیقت می توان گفت هلدینگ شدن یک الزام برای مجموعه فعالیت های تجاری متفاوتی است که انجام آن ها در یک شرکت، چابکی سیستم را از بین می برد و هر یک از فعالیت ها به استراتژی های کسب و کار متفاوتی نیاز دارند.